❇️ سخنی با وزیر محترم نیرو جناب اقای اردکانیان
✍رضا بژکول روزنامه نگار
وزیر نیرو: چینیها با یک وعده غذا هم سیرند, ما اما نه! به عبارتی !
چینیها یک وعده غذا میخورند شما هم چنین باشید!
اقای وزیر محترم!
چرا همیشه از وعده غذایی و یا فقر دیگر ملت ها برای ما الگوسازی می کنید! اگر راه حل شما کارساز است چرا از خودتان شروع نمی کنید و وعده هایی غذایی اتان را به یک وعده تنزل نمی دهید ؟
از آن طرف چرا از پیشرفت دیگر کشورها سخن نمی گویید ؟
چرا یکبار هم شده به مردم نمی گویید مثلا امارات هزینه تحصیل بچهها را حتی در خارج از کشور تقبل میکند و مسکن رایگان میدهد ؟
چرا از پیشرفت کشورهای همسایه تازه رسته از جنگ داد سخن نمی رانید ؟
چرا کره جنوبی را مثال نمی زنید که ظرف چند سال با خرد جمعی و کارتیمی به رشد و توسعه رسیدند و تولیدات بیشمارشان را به رخ همه کشیدند و رفاه را برای مردم خود به ارمغان اورده ؟
چرا از مالزی کشوری مسلمان و توسعه یافته که توسط ماهاتیر محمد توانست کشورش را به بالاترین سطح توسعه برساند و رفاه نسبی را تامین کند حرف نمی زنید ؟
چرا از چهار کشور پیشرفته تایوان ، سنگاپور ، کره و تایلند که به ببر اسیا لقب گرفتند برای مردم الگو سازی نمی کنید ؟
چرا از مردم سنگاپور با جمعیت 5 میلیونی اما با وسعت 716 کیلومتری که توانست قطب بزرگ اقتصادی جهان و دالانی برای کشورهای اقتصادی باشد مثال نمی اورید و نمی گویید مردم انجا چگونه زندگی می کنند ؟
عجیب است که بعضی وزرای ما ! حتی بعضی نمایندگان ما ، به جای حل مشکلات عدیده کشور و ارایه راه حل ها به حاشیه ها دامن
می زنند و مردم و کشور را با جملات کوچه بازاری ملتهب می کنند بی انکه عواقب انرا بدانند .
یکی ما را دعوت به اشکنه خوری می کند و آن دیگری به کم خوری ، درد ما کم بوده به گل نیز اراسته شد !!!!
اقای وزیر لطفا یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگری
نپوتیسم و آنتی نپوتیسم
رضا بژکول روزنامه نگار
آفتاب یزد ۹۶/۸/۳
http://aftabeyazd.ir/?newsid=87966
بر اساس نظریه دانشمندان علوم اجتماعی ، نپوتیسم را به خویشاوند سالاری معنی کرده اند و آن را مصداق فساد اداری می دانند که رابطه را به جای ضابطه دخالت می دهند تا عامل کند شدن و
از بین بردن رشد و بالندگی و وحدت یک کشور شود . عملی که باعث می شود افراد شایسته، نخبه، متخصص از ورود به عرصه قدرت و حتی قدرتهای خرد نیز باز بمانند و عامل کند شدن و شتاب گرفتن رشد و توسعه کشور شود .
به نظر می رسد اولین خانه تکانی در موضوع فوق وانتخاب شایستگان به جای وابستگان را دولت ها باید از خود شروع کنند و دست به یک خانه تکانی وسیع در این زمینه بزنند . دولت ها به افرادی احتیاج دارند که با هوش و متخصص باشند، توانایی و تصمیم گیری مدبرانه ای در حوزه های مختلف کسب کرده و اطلاعات خوبی از جهان پیرامونی خود برخوردار باشند .
فراموش نکنیم که نپوتیسم در همه دولتها بوده و متاسفانه هنوز هم جریان دارد . این امر راهبرد خوبی برای رسیدن به یک جامعه شایسته سالار نیست، در تمام ادوار گذشته بستگان و نزدیکان افراد به جریان قدرت، نفوذ و لابیهای داشتند ودر رکن های اصلی قدرت حضور موثر پیدا کردند. چنین روندی نشان از این دارد که شایسته سالاری هنوز به درجه رفیع خود نرسیده و نگاه مسئولان ما در انتخاب ها هنوز سنتی و نسبی است. باید نگاهها را شست و به جای تکیه به نپوتیسم، اجازه داد تا نخبگان و شایستگان در حوزههای مختلف عرض اندام کنند شاید این همه مشکلات و تقابلها در کشور رخت بربندد.
به نظر میرسد ما نیازمند قانونی به نام
آنتی نپوتیسیم هستیم، قانونی که در قرن نوزدهم
در برخی کشورها اجرا شد و قاعده استخدام بستگان را از سوی یک موسسه عمومی و رعایت حال آنان را ممنوع اعلام کرده بود. این قاعده شرکت های سهامی را نیز که دارای سهام عام بودند شامل می شد و بر اساس همین قوانین دادگاه افراد را مجازات می کرد. نمونه آن که در شورای شهر "راک هیل "آمریکا در سال 2005 اتفاق افتاد و دستور اخراج "مت کوپر" را از
آتش نشانی صادر کردند که جرمش ازدواج با دختر
رئیس سازمان آتش نشانی وقت بوده، چه ایرادی دارد قوانینی در کشورما تصویب شود تا جلو نپوتیسم به هر شکل مختلف گرفته شود تا هر کس شایسته تر است، در مسئولیتها حضور پیدا کند نه هر کس که به مسئولان نزدیکتر.
جدای از این قوانین پستهای اجرایی در کشور ما براساس رتبه بندی نیست اگر هم هست هیچ توجهی به آن نمی شود تا افراد گام به گام مراحلی را طی کنند و به بالاترین پست ها برسند . برای نمونه در ژاپن ارتقاو جهش شغلی بسیار کند است و به صورت افقی انجام می شود .مثلا یک معلم ژاپنی برای پست مدیریت سالها باید زحمت بکشد و وقت لازم است تا انتخاب شود .تازه اگر شایستگی اش را داشته باشد چه بسا این ارتقا سالهای سال طول بکشد. برای انتخابش نیز معیارهای چون کارایی فردی، تیزهوشی و ابتکار عمل مدنظر و ملاک می باشد (منبع: مدیریت در ژاپن) چرا در کشور ما رتبه بندی به صورت قانونی اجرا نمی شود و اگر می شود چرا یک فرد به دلیل نسبت و خویشاوندی با یک مدیر، رئیس، نماینده یا وزیر طی مدت کوتاه به بالاترین پست ها دست پیدا می کند بی آنکه مراحل آن را طی کرده باشد .آیا این امراخلاق و ضوابط را زیرسوال نمیبرد؟
متاسفانه پدیده نپوتیسم به کل کشور تعمیم پیدا کرده، حتی در استان ها و
شهرستان های کوچک نیز قابل لمس است و عامل
یاس و ناامیدی خیل عظیمی از نخبگان و جوانان شایسته کشور که سرانجامش مهاجرت سالانه 300 هزار نفر به کشورهای دیگر است . این درحالی است که بیشتر کشورهای جهان نپوتیسم را جرم می دانند اما در کشور ما
به شکل های مختلف در حوزه های مختلف
ظهورپیدا می کند .به نظر می رسد تصویب قانونی جهت جلوگیری از نپوتیسم یا
خویشاوند سالاری از ضروریات این روزهای کشور است .هر قدر دیرتر بجنبیم و تصویب کنیم، جوانان
بیشتری را مایوس خواهیم کرد تا از سرزمین مادری خود مهاجرت کنند .
نگذاریم میلیاردها دلار سرمایه انسانی به دلیل سهل انگاری و نبود شایسته سالاری از کشور خارج شوند . اگر به ایران و به خاک این سرزمین علاقمندیم.
نقش قدرت نرم در روابط خارجی چین
رضا بژکول=روزنامه نگار
افتاب یزد 96/5/4
http://aftabeyazd.ir/?newsid=79155
در جهان امروز قدرت نرم عامل مهمی در روابط بین کشورها شناخته میشود چین با استفاده از پشتوانه اقتصادی تلاش کرد و از آن به خوبی بهره گرفت. دنگ شیائو پینگ 30سال پیش توانست بخشی ازسیاست و اصلاحات را در داخل و خارج به مقوله فرهنگی و اجتماعی اختصاص دهد تا آهسته، سنجیده و بدون شعار به اهداف بلندمدت، در سیاست خارجی دست پیدا کند. 30سال کار فرهنگی و اجتماعی در جهان توسعه یافته یا درحال توسعه بدون اینکه سخنی از آن بگوید یا شعاری داده شود. چین با آرامش و سکوت توانست در جهان، بخصوص خاورمیانه و آفریقاخودی نشان دهد وبهره اقتصادی اش را ببرد، قدرت نرم بدون اینکه با کشوری درگیر شود، به نظر میرسد نفوذ چین نسبت به 30 سال قبل از لحاظ فکری، سیاسی و معنوی خیلی تفاوت کرده است به گونهای که قدرتهای بزرگ جهان متاثر از این رفتار چین در حال بررسیاند تا ببینند چین با این گونه رفتار، چگونه میخواهد برنامههای خود را در خاورمیانه یا آفریقا به پیش ببرد.
چینیها برای اینکه در جهان پیرامونی و دور نفوذ کنند ابتدا آموزش زبان چینی و ادبیات خود را در کشورهای دیگر رواج دادند تا بتوانند از این طریق فرهنگ و تاریخ خود را به جهانیان معرفی کنند، آنها با اعطای بورسیه به دانشجویان آفریقایی و دیگر کشورها در دانشگاههای چینی ، برای آینده اقتصادی، امنیتی و سیاسی خود برنامهریزی کردند. چنانکه آمارها حکایت میکند، بیشتر دیپلماتهای آفریقایی در چین تحصیل کردهاند.
در گام دوم چین توانست به گسترش خبر گزاری شیهنوا در اکثر کشورهای دنیا دست بزند. این خبر گزاری در حال حاضردر بیش از 100کشور دنیا نمایندگی دارد. همین امر سبب گردید تا آگاهی مسئولان چینی و مردم در باره تحولات جهانی و منطقهای نسبت به گذشته بیشتر شود و دولتمردان این کشور در تصمیمگیریهای خود اطلاعات جامع و کاملی داشته باشند. به غیر از خبرگزاری شیهنوا، خبرگزاری ccTv رسانه داخلی چین نیز خبرهای مربوط به این کشور را درجهان پخش و با جذب خبر از بیشترکشورها و انعکاس آن در داخل، باعث کاهش اخبار منفی در کشورشده است.
در گام سوم، دولتمردان کشور به این نتیجه رسیدند که با ایجاد 500 موسسه کنفوسیوسشناسی در بیش از 140کشور و تدریس در هزار موسسه یا دانشگاه، بر گزاری سال نو چینی در بیش از 2000 شهر و 140 کشور، تاسیس خبر گزاری در 160 شهر جهان و خرید 32 رادیودر 14 کشور، واستفاده از بیلبوردهای تبلیغاتی در اقصی نقاط جهان، فرهنگ چینی را به کشورهای دیگر معرفی کنند.
چینیها برای اینکه سیطره و نفوذشان را در جهان توسعه دهند در سال بیش از 10میلیارد دلار (بیش از 400 میلیارد تومان) صرف چهرهسازی خود در جهان میکنند تا بتوانند با استفاده از این ابزارها ارتباط بهتر، دوستان جدید دربعد اقتصادی پیدا کرده و روابط حسنهای
ایجاد نمایند.
این کشور در داخل با آموزش بیش از 50 زبان دنیا به دانشجویان در دانشگاهها، تلاش دارد تا نفوذ خود را دردیگر نقاط جهان از جمله آمریکای لاتین گسترش دهد، پیش بینیها حاکی از آن است که اگرچینیها همین روال را ادامه دهندبه احتمال زیاد در سال 2050 سطح زبان چینی به سطح زبان انگلیسی برسد. چه بسا اهداف چینیها نیز همین باشد که زبان اول دنیا چینی باشد.چینیها با حرکتی آرام و سنجیده وجنگ نرم، سنگر به سنگر در حال فتح نه دولتها، بلکه ملتها هستند تا برای توسعه اقتصادی خود تلاش کنند و به عنوان قدرت جهانی باقی بمانند.
دولت چین با این کار و متد فرا منطقهای دو هدف را دنبال میکنند؛ یکی گسترش زبان، فرهنگ،هنر،ادبیات و تاریخ خود با استفاده از جنگ نرم و قدرت نمایی در آینده و دوم آموزش و یادگیری زبانهای مختلف در دانشگاههای چین که بتواند روابط حسنه خود را با دولتها و مردم جهان تسهیل و تسریع بخشد. کشوری که در سه دهه گذشته نه نفوذ سیاسی داشت نه اقتصادی و حتی امنیتی !!!اما اکنون در خاورمیانه با استفاده از قدرت نرم و دیپلماسی صبر نفوذش را دو چندان کرده است، قدرت نرم میتواند هر کشوری را در جهان نوین یاری دهد تا اهدافش را بدون جنگ و دخالت نظامی به پیش ببرد، کافی است روابط دیپلماتیک در جهت منافع کشور و بسط و توسعه اقتصادی برای رفاه مردم باشد. چین توانست با گذار از ایدئولوژی در عرصه جهانی، اقتصادش را شکوفا کند و امروزبه عنوان بزرگترین قدرت در وسعت، جمعیت و اقتصاد حرفی برای گفتن داشته باشد.
حفظ منابع طبیعی گیلان وظیفه ملی مردم استان
رضا بژکول روزنامه نگار
طبیعت و کتابها از آن چشمانی هستند که می فهمند (والدو امرسون)
پژوهشی کوتاه گونه در باره جنگل های گیلان
جنگل های هر سرزمینی پایه های اقتصادی ، کشاورزی ، محیط زیستی هر کشور محسوب می شود که باید برای رشد و، توسعه و حفاظتش کوشا بود . براساس آمارهای داده شده مساحت جنگلهای جهان 3 میلیارد و454 میلیون هکتار می باشد،که سهم ایران از این میزان 11 میلیون و74 هزار 554 میلیون هکتار (البته بر اساس تعریف سازمان جنگل داری کشور 14 میلیون هکتار) هست . 75 درصد از جنگل های جهان متعلق به کشورهای برزیل،روسیه،کانادا، اندونزی،آمریکا،پرو،هند،و چین می باشد.
سرانه جنگل در جهان رقمی معادل60/0 هکتار (6000متر) است ،این رقم برای ما ایرانیان 1600 متر است. سازمان فائو اعلام کرده ایران که از کشورهای درحال توسعه می باشد پوشش جنگلی کمی دارد، اما به نظر می رسد به سرعت در حال نابود شدن است (نمونه آن اجرای سد شفارود در رضوانشهر )
طبق گفته مسئولان گیلان ، استان ما 564هزار712 هکتار جنگل تحت پوشش دارد، که در سه دهه گذشته 10 درصد آن کاهش پیدا کرده است . حنگل های که از جاذبه ای خاص برای گردشگران خارجی و داخلی برخوردار است. (منبع سایت گیلانیان و مصاحبه با داود زارع مدیر کل منابع طبیعی و آبخیز داری گیلان )
به گفته کارشناسان این حوزه بیشتر درختان جنگل گیلان از نوع هیرکانی می باشند . آمارهای حکایت از این دارد که متاسفانه 10 درصد جنگل های گیلان به دلایلی مانند آفات، قاچاق، پروژه های عمرانی ،خشکسالی، کاهش پیدا کرده است ، که ادامه آن حکایت از یک فاجعه محیط زیستی برای استان سر سبز گیلان در آینده محسوب خواهد شد . آنچنانکه گویا است در سالهای گذشته بواسطه قطع درختان و قاچاق آن، آمارها بیشترازاین باید باشد .
گزارشها حاکی است که در گیلان 535هزار 809 هکتار جنگل طبیعی و 809 هزار هکتار بیشه زاد ، 17هزار و402هکتار جنگل دست کاشت خارج از طرح های جنگل کاری ،244 هزار و 986 هکتار مرتع تشکیل شده است، که هرسال ما شاهد نابودی بخشی از آن توسط بخشی از گردشگران بومی و غیر بومی هستیم ، که محیط زیست برای آنها فقط جنبه بریز و بپاش پیدا کرده نه جنبه حمایتی و حفاظتی، واین یک معضلی است که باید برای رفع آن کوشید.ازطرفی طبق گفته کارشناسان 25پارک جنگلی به مساحت حدود 15 هزارو770 هکتار، 18هزار تفرجگاه جنگلی برای استراحتگاه ییلاقی به مساحت 54 هکتار وجود دارد .(مصاحبه رحمانی درسال92 خبرگزاری فارس)
می گویند درکره زمین تا امروز سه انقلاب رخ داده است کشاورزی،صنعتی،فناوری و احتمالا انقلاب آینده باید محیط زیستی باشد.بر این مبنا بایستی در استان گیلان انقلابی از نوع حفاظتی و حمایتی برای حفظ محیط زیست و جنگل ها به راه انداخت تا جلوی نابودی آن را در اینده نزدیک گرفت ، این درحالی است که جنگلها به عنوان ریه زمین محسوب می شوند ، حفظ اکوسیستیم آن وتوجه به اجزاء سیستمهای آن ضرورتی فراگیر می باشد، لذا برای پیشبرد امر و جلوگیری از خطاهای گذشته مواردی به شرح زیر پیشنهاد تا شاید برای حفظ سر سبزی گیلان موردتوجه مسئولان دلسوز قرارگیرد.
1- با توجه به آتش سوزی های چند سال گذشته در مناطق مختلف سرزمین ما که بخشهای زیادی ازجنگلهای کشور را سوزانده، لازم است مسئولان امر تمهیداتی بیاندیشند تا از روشن کردن آتش به هر شکل ممکن در داخل جنگل ها جلوگیری بعمل آید.
2- جلوگیری از کشیدن سیگارتوسط گردشگران داخلی و خارجی در محدوده جنگل ها و تصویب قوانین سخت گیرانه تر برای کسانی که ته سیگارشان را به داخل جنگل می ریزند گرفته شود،که لازمه این امر جذب نیروهای بیشتر برای حفاظت از جنگل ها در آینده نزدیک است
3-سازمان جنگل داری حافظ منابع طبیعی کشور است، بنا براین موظف است از ساخت تاسیسات ویا تبدیل آن به باغات ، و یا از توسعه وتغییر کاربری مزارع کشاورز ی و جنگل ها به هر شکل ممکن جلو گیری نماید.طبق اطلاعات واصله متاسفانه دربعضی از شهرستانها ساخت و ساز به شیوه کاملا حرفه ای ادامه دارد.
4-درختان ستون دفاعی و سلامتی انسان هستند و شاخه های آن مانند چتر جهت پوشش زمین و انسان است پس نباید اجازه داد تا گردشگران و یا غیر گردشگران آن را ابزاری برای گرمایش و پخت و پز استفاده نمایند و سبب از بین رفتن آن شوند .
5-ورود دامها درجنگل سبب آسیب رسیدن به درختان و طبیعت بکر ان می شود ،چرای دام پوشش گیاهی راازعرصه جنگل حذف می کند و خاک جنگل عریان وبدون محافظ می ماند که پس از مدتی دچار فرسایش می شود ،بنابر این از ورود دامها تحت هرشرایطی باید جلوگیری کرد وبانصب تابلو ها و یا حفاظ ها از ورود آنان جلوگیری کرد .
6- به گونه ای برنامه ریزی شود که به گردشگران و یا افراد بومی یاداوری گردد خاطرات خود را روی درختان حک نکنند، خاطرات هر فرد در دفتر نوشته